۰۲ خرداد ۱۴۰۳ ۱۵ ذی القعده ۱۴۴۵ - ۳۹ : ۰۱
دوربین انگار برایش معنایی نداشت و بیتفاوت کار خودش را میکرد، روبهرویش نشستم و در دستهایش دلیل این همه انرژی را جستوجو کردم، سوزن، منجق، پولک، منجق، منجق! عینکش را بالا زد و گفت: ترتیب کار همینی است که دیدی، این عینک هم که کم بیاورد چندتای دیگر دارم، آنها را روی هم میزنم به چشمهایم و کار پیش میرود.
کد خبر: ۱۱۳۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۱